بازخوانی رهنمودهای قرآنی در سال‌های اخیر
۱۴ اردیبهشت ، ۱۳۹۳
مقاله هومان محمدي درباره معلم‎
۱۴ اردیبهشت ، ۱۳۹۳
 

 هم لفظ و هم معنای قرآن کریم از طرف خداوند است

images

خبرگزاری شبستان: آیت‌الله جوادی آملی گفت: ممکن است در احادیث قدسی و روایات احکام لفظ ازخود پیامبر (ص) باشد و معنا از خداوند، اما در قران کریم اینگونه نیست و لفظ و معنای قرآن از خداوند است.

 

 

 

به گزارش خبرگزاری شبستان، آیت‌الله جوادی آملی در ادامه سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 171 تا 182 سوره مبارکه صافات، بیان کرد:اگر انسان در اثر محبت‌های الهی به جایی برابر قرب نوافل رسید یک سیری کرد از محب بودن به محبوب بودن، دوست خدا بود «إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ؛ اگر خدا را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد» 


حلقه ارتباطی بین محب و محبوب را وجود مبارک حبیب خدا ترسیم می‌کند، اگر کسی محب خداست باید در مدار حبیب خدا بگردد تا محبوب خدا شود، اگر محبوب خدا شود از آن به بعد «کنت سمعه و بصره» و مانند آن است.


حال سوال این است که اگر کسی به مقام قرب نوافل رسید معنایش این است که تمام شئونش این گونه است یا حالات عادی «یاکل و یشوی فی الاسواق» هم دارد، خود آنهایی که به این مقام رسیدند گفتند برای ما گاهی این حالات پیش می‌آید.

از وجود مبارک پیامبر (ص) نقل شده است که «لِی‌ مَعَ اللَهِ وَقْتٌ لَا یَسَعُنِی‌ فِیهِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ» اما آن حالات عادی و حالات دیگر که اینگونه نیست البته اصل عصمت در همه حالات آنها ثابت است.

وی افزود: اگر کسی به قرب فرائض یا نوافل رسید می‌توان درباره او نظر دارد که خداوند سمع و بصر او می‌شود یا او ید الله و عین الله و جند الله می‌شود اما آیا کلماتی که از پیامبر (ص) رسیده است که سه طایفه و سه دسته است هر سه دسته همگونه و یکسان هستند یا فرق می‌کند.

سه دسته سخنان پیامبر عبارت است از قرآن کریم، حدیث قدسی و روایات احکامی و عادی که همه اینها «من الله» هستند احکام دین را که پیامبر از خودش نگفته است. اما احادیث قدسی با روایات فرق می‌کند و هر دوی اینها با قرآن کریم فرق می‌کنند.

این مرجع تقلید بیان کرد: قرآن برابر آنچه که خداوند فرمود: « وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى» معلوم می‌شود که وحی الهی است، از طرف دیگر وقتی می‌فرماید: « لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ» معلوم می‌شود وحی الهی است،‌ از آنجا که فرمود: «قال الله»، «قوله حق»، «ان الله یقول الحق» و … معلوم می‌شود که این وحی الهی است.

در مورد حدیث قدسی که می‌فرماید خدا چنین فرموده است ممکن است اینطور باشد که بر اساس همان قرب نوافل خداوند به زبان پیامبر (ص) حرف می‌زند یا پیامبر (ص) در مقام فعل از طرف خداوند سخن می‌گوید این سخن در مورد روایات بیان احکام نیز صادق است به عبارت دیگر در حدیث قدسی و روایات، معنا از طرف خداوند است اما الفاظ از طرف پیامبر (ص) می‌باشد. اما درباره قرآن مشخص است که لفظ و معنا کلا از طرف خداوند است و مال خداوند است.

وی افزود: انبیاء(ع) یک حکم مشترکی دارند که این جزء نبوت عام است و یک دشمن مشترک دارند که مال توده تباهکاران مردمی است و یک پیروزی معنوی هم دارند. 


حکم مشترک اینها این است که همه اینها با حجت بالغه آمدند لذا در هیچ عصری پیامبری محکوم علمی هیچ مستشکلی نشد. در مسائل نظامی و جنگ افروزی گاهی رهبری انقلاب را اینها به عهده دارند و حکومت تشکیل می‌دهند مانند حضرت سلیمان و گاهی با معجزه پیروز می‌شوند و گاهی نیز مانند غزوات پیامبر(ص) در جنگ تن به تن پیروز می‌شوند و گاهی در صحنه‌های جنگ نظامی شربت شهادت می‌نوشند «یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ به غیر حَقٍّ».

ولی در قیامت که محکمه الهی است عند الاحتجاج اینها منصور هستند بنابراین نصرت علمی و حجت علمی مشترکا برای پیامبران است همچنین است در صحنه داوری قیامت اینها پیروزند، در صحنه نبرد گاهی پیروزی است و گاهی شهادت که هر دوی اینها احدی الحسنیین است. بنابراین در جریان نصرت مشترک الهی به پیامبران،‌چه در دنیا و چه در آخرت پیامبران و مرسلین پیروز هستند «إِنَّا لَنَنْصُر رُسُلنَا وَاَلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاة الدُّنْیَا وَیَوْم یَقُوم الْأَشْهَاد».

آیه «وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» یعنی اینکه در هر دوره تاریخی پیروزی از آن اهل توحید است به عبارت دیگر ممکن است که پیامبر در جنگی در نبردی زخمی شود یا شهید شود اما در جمع بندی یک دوره زمانی پیروزی از آن متقین و پیامبران است.

این مفسر قرآن کریم بیان کرد: آنچه که در بخش‌های نهایی سوره صافات مطرح است که فرمود « لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ؛ همانا پیشتر سخن و قضاى ما در حق آن بندگانى که آنان را به رسالت فرستادیم مقرّر و حتمى شد، که: آنان قطعاً بر دشمنانشان پیروز خواهند شد. و این که: گروه و لشکر ما، آن مؤمنانِ مجاهد، بر مخالفانشان چیره خواهند گردید» یعنی قضا و قدر ما و مصوبه ما این است که پیامبران منصور و پیروز هستند.

به گزارش پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه وی ادامه داد: خداوند فرمود حالا که به جایی رسیدند که « سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ» چه آنها را انذار کنی و چه انذار نکنی برای آنها فایده‌ای ندارد و خودشان هم می‌گویند «سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُن مِّنَ الْوَاعِظِینَ؛ گفتند: برای ما یکسان است که ما را اندرز دهی یا اندرز ندهی» آخر احتمال تاثیر هم شرط است وقتی یقین داریم هیچ تاثیری ندارد از اینها اعراض بکن « فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ؛ پس اى پیامبر، تا زمانى نه چندان طولانى، از مشرکان قوم خود روى بگردان و آنان را مهلت ده. در این مدت آنان را بنگر و انکار و دشمنى شان را نظاره کن؛ زود است که آنان نیز فرجام انکار و سرکشى خود را ببینند و بنگرند که چگونه به دست شما کشته و اسیر مى‌گردند».

پایان پیام/


 

 

 

 

 

 

 
 
 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *